اما همیشه دلایلی هست که مجموعهای مورد توجه مردم واقع میشود و در کنار همه گرفتاریهای روزمره زندگی، وقتی برای تماشای آن میگذارند. دلایلی که قرار نیست با اصول تهیه و تولید یک اثر بی نقص تلویزیونی ارتباطی داشته باشد، بلکه به جامعهشناسی مخاطبان مجموعه و روانشناسی آنها ارتباط دارد و نشان میدهد همیشه آثاری عمیق، پیچیده، با نگاه و رویکردی متفاوت به روزمرهها بهترین نیستند و البته مورد توجه همه هم قرار نمیگیرند.
در حقیقت آن چیزهایی که یک اثر را حائز تعریف عامهپسند بودن میکند، قابلیتهایی است که کشف آنها لازمه کار مدیران سیما، تولیدکنندگان برنامههای تلویزیونی و البته منتقدان است! اکنون که سریال جواهری در قصر یکی از پربینندهترین مجموعههای سیما است به سراغ دستاندرکاران و نویسندگان سینما و تلویزیون رفتیم تا نظر آنها را درباره این توجه به مخاطبان جویا شویم.
برای پر مخاطب شدن یک مجموعه تلویزیونی علل متفاوت وجود دارد. فریدون فرهودی فیلمنامهنویس سینما و تلویزیون معتقد است دلایل بسیاری ممکن است باعث شود مخاطب بیشتری به یک سریال توجه کند. دلایلی که برخی از آنها ممکن است اصلاً به خود سریال و کیفیت آن مربوط نباشد؛ مثلاً اینکه سریال مورد نظر چه زمانی از شبانه روز پخش شود، چقدر بینندگان شبکههای مختلف حق انتخاب دارند و مواردی از این دست.
البته به عقیده او دلایلی هم هست که به کیفیت سریال مربوط است. او در این باره میگوید: ما در نمایش سریالهای خارجی به لحاظ موضوعی ضوابطی را رعایت میکنیم که باعث میشود سریالهای خارجی تلویزیون از یکی دو ژانر خاص باشند و کمتر پیش میآید سریالی در فضا و بستری متفاوت پخش شود.
گاهی تنوع موضوعی حتی جدا از نوع پرداخت آن به جذب مخاطب منجر میشود. فضاهای جدید با داستانهای جدید که از کلیشههای مرسوم سریالهای تلویزیونی فاصله داشته باشد و ساختار مناسب برای پخش به صورت سریال از جمله مواردی است که بینندگان تلویزیون را به دنبال کردن قصههای یک سریال علاقمند میکند.
باید دید جواهری در قصر حائز کدامیک از این ویژگیهاست که از جمله سریالهای پر مخاطب سیما شناخته شد و حتی مورد توجه خاص رئیس سازمان صدا و سیما هم قرار گرفته است.
وی در حاشیه پانزدهمین کنگره بسیجیان صدا و سیما گفته بود: این سریال به دلیل ساختار مناسب و آموزشهای مختلفی که دارد، مخاطبان زیادی را به سوی خود جلب کرده است. پخش چنین سریالهایی در شبکههای مختلف فرصت مناسبی است برای آشنایی مردم ما با فرهنگهای مختلف.
بیشتر سریالهای انتخابی ما سریالهایی است که از کشورهای شرقی تهیه میشوند و این به خاطر نزدیکی فرهنگها و رفتارهای اجتماعی آنها با جامعه ماست.
اما جالب اینجاست که بسیاری از منتقدان و کسانی که میتوانستند ما را در یافتن راز پر بیننده بودن مجموعه تلویزیونی جواهری در قصر یاری کنند، حتی یک قسمت کامل از این سریال را ندیدهاند!
از میان این منتقدان منصور ضابطیان بیش از دیگران درباره این سریال میداند. از این بابت که او به همراه گروهی برای تهیه پشت صحنهای از تولید این سریال جواهری در قصر به کشور کره سفر کرده است و از نزدیک با عوامل و دستاندرکاران تولید این سریال آشنا شده است. اما ضابطیان بر اساس قراردادی که با شبکه دو سیما دارد نمیتواند پیش از پخش برنامه پشت صحنه، درباره دستاوردهای سفرش صحبت کند.
اما درباره علل موفقیت این سریال در جذب مخاطب به عنوان یک منتقد میگوید: یکی از دلایل اصلی توجه مردم ما به این سریال این است که جواهری در قصر به فرهنگ شرقی میپردازد و درک آن برای مردم ما جذاب است و در ضمن اتفاقات این سریال در فضایی جدید رخ میدهد. بیننده با مجموعهای روبهروست که هم فضای آن برایش تازه است و هم به خاطر قرابتهای فرهنگی با آن ارتباط برقرار میکند.
اتفاقات با جزئیات مفصلی مطرح میشود و همین فرصت همدلی با قهرمان داستان را برای مخاطب فراهم میکند.ضابطیان به نکات جدید این سریال و جذابیت آنها اشاره میکند از جمله آشپزی از نوعی که بلد نیستیم، پزشکی از نوعی که تاکنون ندیده یا کمتر دیدهایم. قهرمانی که ویژگیهای شخصیتیاش برای ما هم پسندیده است و میتوانیم با آن همدلی و همذات پنداری کنیم و...
او درباره چنین سریالهایی میگوید: سالهاست کمتر شاهد چنین شخصیتهایی در سریالهای خارجی تلویزیونی بودهایم. تقریباً بعد از سریال سالهای دور از خانه یا همان اوشین، دیگر چنین شخصیتهای سخت کوشی را در سریالهای خارجی سیما ندیدهایم.
البته کره و ژاپن به لحاظ فرهنگی تفاوتهای بسیار دارند و این دو مجموعه هم تفاوتهای زیادی دارند که مربوط به همین تفاوت فرهنگهاست اما به لحاظ دراماتیک مشکلات و ناملایماتی که برای قهرمان هر دوی این سریالها ایجاد میشود، برای بیننده ایرانی جذاب است و تجربه ارتباط با این فضای شرقی که در 17 یا 18 سال گذشته نداشتهایم باعث شده مردم این طور با علاقه جواهری در قصر را دنبال کنند.
تردیدی نیست که جواهری در قصر با مخاطبان بسیاری که در ایران و بسیاری از کشورهای همسایه کسب کرده، خالی از اشکال و ایراد نیست و نمیتوان از آن به عنوان یک مجموعه بی عیب و نقص نام برد. با همه تازگیها و قرابتهای توامان این مجموعه تلویزیونی برای مخاطب ایرانی، جواهری در قصر در بسیاری موارد با ضعفهای اساسی و عمیق دست به گریبان است.
چندان که اگر قرار باشد یک منتقد این ضعفها را بشمرد و درباره هر کدام توضیح دهد، توجه گسترده مخاطب به آن، شبیه به رازی میشود که هیچ کدام از دلایل مطرح شده تا اینجا جواب قانع کنندهای برای کشف این راز نخواهند بود.
اما مجید اوجی تهیه کنندهای که سریالهای بسیاری را برای سیما تولید کرده است که جزء سریالهای پربیننده هم بوده است، ضمن اینکه خود از بینندگان پرو پا قرص این سریال است درباره ضعفهای این مجموعه و در عین حال توجه مخاطب به آن میگوید: اول اینکه پر مخاطب بودن این سریال خیلی هم چیز تازهای نیست. ما سریالهای زیادی داشتیم که به اصطلاح خیابان خلوت کن بودهاند.
سربداران، ابنسینا، امام علی(ع) و ... بنابراین جواهری در قصر نه تنها یک شاهکار نیست بلکه مشکلات اساسی دارد. مثلاً قصه محکمی ندارد و سریالی که در قصه مشکل داشته باشد، کارش تمام است اما این سریال ویژگیهایی دارد که باعث شده مردم به تماشای آن بنشینند.
مثلاً بیبرنامگی این روزهای تلویزیون به دلیل نداشتن برنامههای سرگرم کننده که مخاطب را وادار نکند فکر کند و تحلیل کند. ما همین حالا سریال مدار صفر درجه را داریم اما این سریال صرف سرگرمی ساخته نشده و مخاطبی که آن را میبیند باید پیگیر و دقیق باشد و مسائل آن را تحلیل کند. اما جواهری در قصر این طور نیست. سرگرم کننده است و به سادگی هم هضم میشود.
به اعتقاد اوجی جواهری در قصر به همان دلیل پرمخاطب شده که بسیاری از کمدیهای آبکی سینما خوب میفروشند. مردم گاهی نیاز دارند فقط بخندند، تفریح کنند و به هیچ چیز جدی هم فکر نکنند. او درباره ویژگیهای سرگرمکننده جواهری در قصر میگوید: کاری که جواهری در قصر یا همان یانگوم میکند، اوشین هم نمیکرد. اوشین ماجراهای غصهدار داشت.
درگیریها و مشکلاتی که بیننده را ناراحت میکرد اما یانگوم نه! برای یانگوم هم به اندازه اوشین گرفتاری و بدبختی پیش میآید اما تا پایان هر قسمت یا در نهایت تا پایان قسمت بعدی همه چیز به خوبی و خوشی تمام می شود. در نهایت امپراطور یا افسر مین جانگوم به داد او می رسند و مخاطب خیلی حرص نمیخورد.
اوجی نیز مانند منتقدان سینما و تلویزیون معتقد است که زمان پخش این سریال هم در جذب مخاطب برای آن بیتأثیر نبوده است. به زعم او شبی که خانواده دور هم جمع هستند یا در مهمانی کنار دوستان و بستگان شام میتوانند این سریال را هم ببینند و سرگرم شوند. او میگوید: مردم نیاز به سرگرمی دارند. دلیلش هم اینکه بینندگان چارخونه از برف و بنفشه بیشتر است.
شبهای برره یا نرگس را بیشتر میدیدند تا راه بی پایان یا گل بارون زده را. چرا دوست داریم سریالی را ببینیم که همه تفکر و جهان بینی شخصیت اصلیاش در این خلاصه میشود که مبادا حال مادر عالیجناب امپراطور به هم بخورد؟ برای اینکه گاهی نیاز داریم خوش بگذرانیم و سرگرم شویم. همه چیز به جای خود. یانگوم هم به جای خود.